wort dictionary
FADE

davonlaufen

intransitiv

۱. فرار کردن/ در رفتن/ پا به فرار گذاشتن (از دست/ از ترسی کسی)؛ [نیز:] (کسی را) گذاشتن و رفتن، کسی را قال گذاشتن

jmdm davonlaufen; [*][ist]