wort dictionary
FADE

darbieten

transitiv

۱. تعارف کردن به، تقدیم کردن به

tr.; jmdm. etwas darbieten (anbieten)

۲. اجرا کردن، به اجرا در آوردن؛ عرضه کردن؛ ارائه دادن

tr. (aufführen, vortragen); [*][hat]

۳. پدیدار/ ظاهر شدن در برابر کسی؛ مواجه/ روبرو شدن با چیزی، در برابر خود دیدن؛ نمایان شدن

[*]; sich jmdm. darbieten (Anblick usw.)

۴. فراهم آمدن برای، دست دادن برای، پیش آمدن برای

sich jmdm. darbeiten (Gelegenheit usw.)