wort dictionary
FADE

dann

temporal

۱. بعد،‌ آن وقت، بعدش [عا]، سپس

مثال‌ ها:

اول فکر کنید بعد حرف بزنید

erst überlegen, dann sprechen!

بعد چی شد؟

was geschah dann?

بعدش چی؟

und was dann?

عبارات کاربردی:

خوب، پس تا فردا! (در موقع خداحافظی)

also dann bis morgen!

(پس) تا بعد

(also) bis dann! ugs.

۲. پس، در این صورت

Konsequenz

مثال‌ ها:

پس بیش از این مزاحم نمی شوم

dann will ich nicht länger stören

پس تا دفعه بعد

dann bis zum nächsten Mal

نه که نه

(wenn nicht), dann eben nicht!

۳. در آن صورت، آن وقت؛ [اغلب معادل فارسی لازم ندارد]؛ آنگاه

in dem Fall

مثال‌ ها:

اگر کمک لازم داشتی خبرم کن

wenn du Hilfe brauchst, dann sag mir Bescheid

اگر می دانستم تلفن می کردم

wenn ich das gewusst hätte, dann hätte ich angerufen

تصمیم که بگیرد (آن وقت) اجرایش هم می کند

wenn er sich etwas vorgenommen hat, dann führt er es auch aus

فقط وقتی... که، تنها در صورتی... که

erst dann..., wenn

در صورتی که باران بیاید باید در خانه بمانیم

wenn es regnet, dann müssen wir zu Hause bleiben

این کار موقعی انجام پذیر است که ...

das geht nur dann, wenn ...

فقط و فقط

dann und nur dann

۴. بعد هم، گذشته از این، علاوه بر این، بعلاوه

ferner, außerdem

مثال‌ ها:

بعد هم فراموش نکن به پستخانه بروی

und dann vergiss bitte nicht, zur Post zu gehen

گذشته از این باید در نظر داشت که

dann ist noch zu bedenken, dass

۵. گاه و بیگاه، گاهگاهی، گاه به گاه

dann und wann

عبارات کاربردی:

هر از چندی فلان وقت

dann und dann