wort dictionary
FADE

brauchen

transitiv

۱. احتیاج/ نیاز داشتن به، لازم/ احتیاج داشتن؛ خواستن، مستلزم چیزی بودن؛ حاجت داشتن به، محتاج چیزی بودن

tr. (nötig haben); [hat]

مثال‌ ها:

احتیاج به کمک/ پول/ حرکت داشتن

Hilfe/ Geld/ Bewegung brauchen

چیز دیگری هم لازم دارید/ می خواهید؟

brauchen SIe sonst noch etwas?

چنین کاری سرمایه می خواهد/ احتیاج به سرمایه دارد

so etwas braucht Kapital

این دستگاه کم برق مصرف می کند/ احتیاج به برق کمی دارد

das Gerät braucht wenig Strom

به چیزی احتیاج داشتن

etwas brauchen

احتیاج به کمک کسی داشتن

jds. Hilfe brauchen

این گیاه احتیاج به آب زیاد دارد

diese Pflanze braucht viel Wasser

کافیست فقط تلفن کنی

du brauchst nur anzurufen

به خاطر این (کار) که نباید آدم گریه بکند

deswegen braucht man doch nicht zu weinen

احتیاج نیست که (مجبور نیستی) بیش از این منتظر بمانی

du brauchst nicht länger zu warten

۲. طول کشیدن؛ (وقت) بردن/ خواستن/ گرفتن، لازم داشتن

tr. (Zeit); [hat]

مثال‌ ها:

دو ساعت طول می کشد تا قطار به آنجا برسد

der Zug braucht zwei Stunden bis dahin

شش سال طول کشید تا تحصیلش تمام شد؛ تحصیل او شش سال طول کشیده است

er hat sechs Jahre zum Studium gebraucht

این کار خیلی طول می کشد/ وقت می برد/ وقت می خواهد

dazu/ dafür braucht man viel Zeit

هر چیزی احتیاج به زمان دارد

es braucht alles seine Zeit

عجله نکن، ما هنوز به اندازه ی کافی وقت داریم

du brauchst dich nicht zu beeilen, wir haben noch genug Zeit

این کار طول می کشد

es braucht Zeit

۳. استفاده کردن از؛ به کار بردن؛ به درد خوردن

tr. (gebrauchen); [hat]