wort dictionary
FADE

billigen

transitiv/intransitiv

۱. موافقت داشتن با، موافق بودن با؛ درست/ صلاح دانستن؛ پسندیدن؛ صحه گذاشتن بر؛ جایز شمردن

۲. تصویب کردن، موافقت کردن با

im Parlament usw.; [hat]

مثال‌ ها:

باتفاق آراء تصویب کردن

einstimmig billigen

با کف زدن تصویب کردن

durch Akklamation billigen

با اکثریت مطلق تصویب کردن

mit absoluter Mehrheit billigen

با اکثریت ساده تصویب کردن

mit einfacher Mehrheit billigen

۳. موافقت کردن؛ قبول کردن؛ رضایت دادن

[hat]