wort dictionary
FADE

betragen

intransitiv

۱. بالغ بودن بر/ به، رسید به، بالغ شدن به، بودن؛ شدن؛ سرزدن به

itr.; [hat]

مثال‌ ها:

طول آن (بالغ بر) ششصد متر است/ به ششصد متر می رسد

die Länge beträgt 600 Meter

اجاره اش ماهانه چقدر است/ چقدر می شود؟

wie viel beträgt die Miete monatlich?

وزنش بالغ بر شصت و پنج کیلو است

sein Gewicht beträgt 65 Kilo

۲. رفتاری داشتن؛ رفتار/ عمل کردن

sich betragen

مثال‌ ها:

رفتار ناشایستی داشت، رفتارش ناشایست بود

er hat sich schlecht betragen