beten
intransitiv۱. دعا کردن؛ نیایش کردن؛ (از خدا) خواستن/ مسئلت کردن/ طلبیدن؛ دعا خواندن؛ نماز خواندن، نماز گزاردن
[hat]
مثال ها:
(به درگاه خدا) دعا کردن، نیایش کردن
(zu Gott) beten
(به دعا) از خدا چیزی خواستن، برای چیزی به درگاه خدا دعا کردن
um etwas betten
برای برقراری صلح ( به درگاه خدا) دعا کردن
für den Freiden beten
برای کسی/ در حق کسی دعا (ی چیزی) کردن
für jmdn. beten
قبل از غذا دعا (ی شکرانه) خواندن/ خدا را شکر کردن
vor Tisch beten
۲. (دعای چیزی را) خواندن
tr. (Vaterunser usw.); [hat]