beruhigend
Adjektiv۱. آرام بخش، آرامش بخش؛ تسلی بخش؛ تسکین دهنده
مثال ها:
احساس آرامش کردم/ خاطرم آسوده شد وقتی دانستم که
es war für mich beruhigend zu wissen, dass
سخنان تسلی بخش
beruhigende Worte
۱. آرام بخش، آرامش بخش؛ تسلی بخش؛ تسکین دهنده
احساس آرامش کردم/ خاطرم آسوده شد وقتی دانستم که
es war für mich beruhigend zu wissen, dass
سخنان تسلی بخش
beruhigende Worte