bemessen
transitiv۱. حساب/ محاسبه کردن؛ اندازه گرفتن، اندازه گیری کردن؛ تخمین زدن؛ معیین کردن
[hat]
عبارات کاربردی:
وقتمان خیلی تنگ (محدود) است، وقت زیادی نداریم
unsere Zeit ist kurz (knapp) bemessen
۱. حساب/ محاسبه کردن؛ اندازه گرفتن، اندازه گیری کردن؛ تخمین زدن؛ معیین کردن
[hat]
وقتمان خیلی تنگ (محدود) است، وقت زیادی نداریم
unsere Zeit ist kurz (knapp) bemessen