wort dictionary
FADE

befremden

transitiv

۱. شگفت زدن/ متحیر کردن، غریب/ شگفت آور/ تعجب آور بودن برای،‌ به تعجب انداختن؛ مبهوت کردن؛ متعجب کردن

[hat]

مثال‌ ها:

تعجب می کنم از اینکه ...

es befremdet mich, dass ...