avancieren
intransitiv۱. درجه/ پایه گرفتن؛ پیشرفت/ ترقی کردن؛ ارتقا یافتن
[ist]
مثال ها:
به درجه سرهنگی ارتقا یافتن
zum Oberst avancieren
به درجه ای (به مقامی) ارتقا یافتن
zu etwas avancieren
۱. درجه/ پایه گرفتن؛ پیشرفت/ ترقی کردن؛ ارتقا یافتن
[ist]
به درجه سرهنگی ارتقا یافتن
zum Oberst avancieren
به درجه ای (به مقامی) ارتقا یافتن
zu etwas avancieren