auswechseln
transitiv۱. عوض کردن (با)؛ تعویض کردن
auswechseln gegen/ mit; [*][hat]
مثال ها:
کاملا عوض شدن؛ از این رو به آن رو شدن
wie ausgewechselt sein
۱. عوض کردن (با)؛ تعویض کردن
auswechseln gegen/ mit; [*][hat]
کاملا عوض شدن؛ از این رو به آن رو شدن
wie ausgewechselt sein