aussterben
intransitiv۱. (نسلا) از بین رفتن (حیوان)؛ (نسل چیزی) از میان رفتن؛ منسوخ شدن
[*][ist]
مثال ها:
نسل چیزی (حیوانی؛ گیاهی) می افتد
etwas stirbt aus
۱. (نسلا) از بین رفتن (حیوان)؛ (نسل چیزی) از میان رفتن؛ منسوخ شدن
[*][ist]
نسل چیزی (حیوانی؛ گیاهی) می افتد
etwas stirbt aus