ausschreiben
transitiv۱. کامل نوشتن [نه بصورت مخفف]
Wort, Name usw.; [*][hat]
۲. به حرف نوشتن (اعداد)
Betrag usw.; [*][hat]
۳. نوشتن (نسخه؛ صورت حساب)؛ صادر کردن
Rezept; Rechnung, Scheck usw.; [*][hat]
۴. اعلام/ آگهی/ اعلان کردن؛ دعوت کردن (به شرکت در)
bekannt geben; [*][hat]
مثال ها:
(تاریخ برگذاری) انتخابات را اعلام کردن
Wahlen ausschreiben
اعلام کرده اند که برای آن پست تقاضا می توان داد
die Stelle ist ausgeschrieben worden