wort dictionary
FADE

ausschalten

transitiv

۱. خاموش کردن؛ قطع کردن؛ بستن

abstellen; [*][hat]

مثال‌ ها:

چراغ/ رادیو/ موتور را خاموش کردن

das Licht/ das Radio/ den Motor ausschalten

گاز را خاموش کردن/ بستن

das Gas ausschalten

برق را قطع کردن

den Strom ausschalten

این دستگاه به طور اتوماتیک خاموش می شود

das Gerät schaltet sich automatisch aus

۲. جلو چیزی را (از پیش) گرفتن، جلوگیری کردن از بروز، پیشگیری کردن؛ [نیز:] پرهیز/ اجتناب/ احتراز کردن از (بروز/ وقوع)؛ رفع کردن، بر طرف کردن؛ باقی نگداشتن

verhindern; ausschließen; [*][hat]

مثال‌ ها:

جلو بروز اشتباه را در کار تولید گرفتن

Fehler bei der Produktion ausschalten

خطری را پیشگیری کردن، جلو خطری را (از پیش) گرفتن

eine Gefahr ausschalten

(جای) هیچ گونه شبهه ای باقی نگذاشتن

alle Zweifel ausschalten

برای جلوگیری از/ پرهیز از/ رفع هر گونه اشتباه، برای آنکه اشتباهی پیش نیاید

um jeden Irrtum auszuschalten

۳. از میدان به در کردن، کنارزدن، از دور خارج کردن؛ کنار گذاشتن

Gegner, Konkurrenten usw.; [*][hat]

۴. کنار گذاشتن، نادیده/ ندیده گرفتن، گذاشتن از،‌ فاکتور گرفتن از [عا]

ausklammern; [*][hat]