wort dictionary
FADE

ausgraben

transitiv

۱. از زیر خاک بیرون آوردن؛ حفاری کردن در

[*][hat]

۲. (از زیر چیزهایی) بیرون کشیدن، کشف کردن؛ (از نو) پیش کشیدن، (دوباره) مطرح کردن

Vergessenes; [*][hat]

مثال‌ ها:

یک چیز قدیمی را (یک موضوع فراموش شده را) دوباره احیا کردن

etwas ausgraben

۳. کندن، حفر کردن، حفاری کردن

[Bauingenieurwesen]; [*][hat]