wort dictionary
FADE

ausbeulen

transitiv

۱. قلنبه کردن بر اثر استعمال، برآمدگی ایجاد کردن در

tr. (Hose, Ärmel usw.)

۲. قلنبه شدن، زانو انداختن (جای زانو یا آرنج افتادن روی پاچه ی شلوار یا آستین)

[*]; sich ausbeulen (Rock, Hose usw.)

۳. صافکاری/ صاف کردن، قٍٍُِری چیزی را گرفتن

tr. (Kotflügel, Topf usw.); [*][hat]

مثال‌ ها:

گلگیر (ماشین) را صافکاری کردن

den Kotflügel ausbeulen