auflassen
transitiv۱. باز گذاشتن
Tür usw.; [*][hat]
۲. (از سر) بر نداشتن
Hut usw.; [*][hat]
۳. گذاشتن که بیدار بماند؛ گذاشتن که بلند شود/ از تخت بیرون بیاید
Kind, Kranke; [*][hat]
۴. هوا کردن
Drachen, Taube usw.
۵. منتقل کردن، انتقال دادن، واگذار کردن
Grundstück, Eigentumsrecht usw.