anzapfen
transitiv۱. (شیر گذاشتن و بشکه را) باز کردن
tr., itr. (Fass usw.); [*][hat]
۲. (پوست برداری کردن و) صمغ گرفتن از، صمغ گیری کردن، شیره کشیدن
tr. (Baum); [*][hat]
۳. (حفر کردن و نفت) استخراج کردن از
tr. (Endöllager usw.); [*][hat]
۴. از راه اتصال خط تلفن گفتگو را مخفیانه گوش کردن/ استراق سمع کردن
tr. (Telefonleitung usw.); eine Telefonleitung anzapfen; [*][hat]
۵. خون گرفتن از
tr.; scherzh. (jmdm. Blut abnehmen); [*][hat]
۶. (پول) قرض کردن از
tr., (Geld borgen von); [*][hat]
مثال ها:
از کسی پول قرض کردن
jdn. anzapfen