anwachsen
intransitiv۱. [مدام] بیشتر/ اضافه شدن؛ افزایش یافتن؛ رو به افزایش/ تزاید بودن؛ افزونی گرفتن
Schulden, Arbeit, Verkehr usw.; [*][ist]
مثال ها:
به ده هزار مارک رسدین
auf 10 000 Mark anwachsen
دو برابر شدن
um das Doppelte anwachsen
تعداد جمعیت افزایش یافته است/ رو به افزایش است
die Bevölkerung ist angewachsen/ wächst an
افزای (روزافزون) رفت و آمد
das ANwachsen des Verkehrs
۲. شدت/ بالا گرفتن، بیشتر شدن
Lärm, Tumult usw.; [*][ist]
۳. گسترش/ توسعه یافتن، رشد کردن؛ رو به رشد/ گسترش/ توسعه بودن
Stadt usw.; [*][ist]
۴. ریشه گرفتن، ریشه کردن، ریشه زدن
Pflanze; [*][ist]
۵. جوش خوردن
Haut usw.; [*][ist]