anmelden
transitiv۱. اطلاع دادن، خبردادن، به اطلاع رساندن؛ (از قبل) وقت گرفتن
ankündigen; sich vormerken lassen; [*][hat]
ورود/ آمدن کسی را اطلاع دادن
jmds. Ankunft/ Besuch anmelden
ممکن است بفرمایید که آمده ام؟
würden Sie mich bitte anmelden?
از دکتر وقت گرفتن
sich beim Arzt anmelden
وقت گرفته اید؟
sind Sie angemeldet?
می خواستم با برلین صحبت کنم
ich möchte ein Gespräch nach Berlin anmelden
برای تعمیر اتومبیل خود وقت گرفتن
seinen Wagen zur Reparatur anmelden
۲. اطلاع دادن [به مقامی رسمی]؛ به ثبت رساندن، ثبت کردن
offiziell; [*][hat]
برگذاری تظاهراتی را (از قبل) به پلیس اطلاع دادن
eine Demonstration (bei der Polizei) anmelden
محل سکونت جدید خود را به پلیس اطلاع دادن
sich pilizeilich anmelden
باید به شرکت پست اطلاع بدهیم که تلویزیون وصل کرده ایم/ از تلویزیون استفاده می کنیم
wir müssen unseren Fernseher bei der Post anmelden
اختراعی را به ثبت رساندن
eine Erfindung zum Patent anmelden
اعلام ورشکستگی کردن
Konkurs anmelden
۳. اسم کسی را نوشتن؛ ثبت نام کردن، نام نویسی/ اسم نویسی کردن
zur Teilnahme; [*][hat]
اسم کودکی را در مدرسه نوشتن
ein Kind in der/ zur Schule anmelden
برای دوره ای ثبت نام کردن/ اسم خود را نوشتن
sich zu einem Kurs anmelden
اسم کسی یا اسم خود را برای چیزی نوشتن
jdn. oder sich zu etwas anmelden
۴. ابراز کردن، ابراز/ بیان داشتن؛ عنوان/ مطرح کردن؛ اقامه کردن
Bedenken, Protest; Anspruch usw.; [*][hat]
۵. معرفی کردن