anhängen
intransitiv۱. پیروی کردن از، پیرو / از پیروان کسی بودن
itr.; Dat. einer PErson, Idee, Partei usw.
۲. دست از (سر) کسی بر نداشتن، کسی را رهان کردن
etwas hängt jmdm an
۱. پیروی کردن از، پیرو / از پیروان کسی بودن
itr.; Dat. einer PErson, Idee, Partei usw.
۲. دست از (سر) کسی بر نداشتن، کسی را رهان کردن
etwas hängt jmdm an