abwägen
schwaches Verb۱. سنجیدن، سبک سنگین کردن؛ بررسی کردن، مورد بررسی/ مداقه قرار دادن
[transitiv] [hat]
مثال ها:
محاسن و معایب دو چیز را با یکدیگر سنجیدن
zwei Dinge gegeneinander abwägen
محاسن و معایب چیزی را سبک سنگین کردن
die Vor- und Nachteile einer Sache abwägen