abtragen
transitiv۱. صاف کردن (تپه)؛ جمع کردن (بشقاب و غذای روی میز)؛ (تکه تکه) خراب کردن؛ (به تدریج) پرداخت کردن؛ (در اثر پوشیدن) کهنه کردن
[*] [hat]
۲. تراش لایه رو
[Bauingenieurwesen]
۳. خاک برداری
[Bauingenieurwesen][Baubetrieb]
۴. خاک برداری خاک سطحی (روخاک)
[Bauingenieurwesen][Mutterboden]