wort dictionary
FADE

Ziel

das
Plural: Ziele
Genitiv: (e)s

۱. مقصد

Reiseziel usw.

مثال‌ ها:

(به مقصد) رسیدیم

wir sind am Ziel (angekommen)

کمی مانده به مقصد

kurz vor dem Ziel

۲. خطِ پایان

۳. هدف، نشانه

Zielscheibe

مثال‌ ها:

تیرم به هدف خورد / به خطا رفت

ich habe das Ziel getroffen/ verfehlt

هدفی را نشانه گرفتن، نشانه ای را هدف گرفتن، به طرفِ هدفی نشانه رفتن

etwas auf ein Ziel richten

۴. هدف؛ مقصود؛ غرض؛ نیت

مثال‌ ها:

هدفِ (سیاستِ) ما آن است که ...

unser Ziel/ das Ziel unserer Politik ist, zu ...

هدفی / مقصودی را دنبال کردن

ein Ziel verfolgen

به هدفِ خود رسیدن، به مقصودِ خود نایل آمدن

das Ziel erreichen; zum Ziel gelangen

تو از این راه هرگز به مقصد نمی رسی

so wirst du nie ans Ziel kommen

چیزی را هدفِ خود قرار دادن

sich ein Ziel setzen/ stecken

هدفِ من این است که ...، تصمیم گرفته ام که از این به بعد ...

ich habe mir zum Ziel gesetzt, zu ...

به نتیجه / به جایی رسیدن

zum Ziel führen

با این هدف / به این نیت که ...

mit dem Ziel, zu ...