Vorbild
dasPlural: Vorbilder
Genitiv: (e)s
۱. سر مشق؛ الگو؛ نمونه؛ درسِ عبرت، مایۀ عبرت
مثال ها:
از کسی سر مشق / عبرت گرفتن، کسی را سر مشقِ خود قرار دادن؛ به کسی اقتدا کردن، از کسی تأسی جستن
(sich) jmdn. zum Vorbild nehmen
۱. سر مشق؛ الگو؛ نمونه؛ درسِ عبرت، مایۀ عبرت
از کسی سر مشق / عبرت گرفتن، کسی را سر مشقِ خود قرار دادن؛ به کسی اقتدا کردن، از کسی تأسی جستن
(sich) jmdn. zum Vorbild nehmen