wort dictionary
FADE

Sieg

der
Plural: Siege
Genitiv: (e)s

۱. پیروزی؛ [خصوصاً در مسابقه:] برد؛ [نیز:] غلبه؛ فتح، ظفر، نصرت

مثال‌ ها:

پیروزیش مسلم است، بردش حتمی است

ihm ist der Sieg sicher

پیروزی/ غلبه بر دشمن

der Sieg über den Gegner

این کار ممکن است باعث شکستت شود

das kann dich den Sieg kosten

به پیروزی رسیدن/ دست یافتن/ نایل آمدن

den Sieg erringen

عبارات کاربردی:

از کسی گوی ربودن، بر کسی پیروز شدن/ فائق آمدن/ غلبه کردن، کسی را مغلوب کردن

jdm. den Sieg entreißen geh.

کار ساده ای بود، [عا:] کاری نداشت، مثل آب خوردن بود

das war ein leichter Sieg

پیروز شدن، به پیروزی رسیدن؛ برنده شدن، بردن

den Sieg davontragen