wort dictionary
FADE

Platte

die
Plural: Platten
Genitiv: NULL

۱. صفحه، تخته؛ پانل، دال، ورقه، ورق (فلزی)؛ تخته سنگ

Metallplatte, Glasplatte; Holzplatte usw.

۲. دوری [اغلب چوبی]، سینی، دیس؛ بشقاب؛ ظرف؛ تخته

großer Teller

مثال‌ ها:

یک دوری پنیر

eine Platte mit Käse

(یک سینی) غذای سرد (تشکیل شده از کالباس، پنیر، سالاد و غیره)

eine kalte Platte

عبارات کاربردی:

(یک دوری) گوشتِ سرد

kalte Platte

۳. صفحه (گرامافون)

Schallplatte

مثال‌ ها:

صفحه (گرامافون) گذاشتن

eine Platte auflegen

۴. دیسک، دیسک سخت/ ثابت

Computer, Festplatte

۵. زینک

Druckplatte

۶. تاسی

Glatze