wort dictionary
FADE

Papier

das
Plural: Papiere
Genitiv: s

۱. کاغذ

Briefpapier, Zeitungspapier usw.

مثال‌ ها:

یک ورق کاغذ

ein Blatt Papier

کاغذپاره

Fetzen von Papier

کاغذ رنگی/ لطیف

buntes/ feines Papier

عبارات کاربردی:

تنها به صورت فرمالیته (فقط بر روی کاغذ) وجود داشتن

nur auf dem Papier existieren

فقط تشریفات است؛ محض خالی نبودن عریضه است

das steht nur auf dem Papier

(افکار را) به روی کاغذ آوردن، نوشتن، به رشته ی تحریر کشیدن/ درآوردن

(Gedanken) zu Papier bringen

۲. مدارک، اسناد، اوراق شناسایی، کارت شناسایی (شناسنامه، پاسپورت، گواهینامه)؛ اوراق، نوشته ها

meist Pl. (Dokumente, Unterlagen)

مثال‌ ها:

مدارکم همراهم نبود

ich hatte keine Papiere bei mir

مدارک اتومبیل

Autopapiere

در میان اوراق/ نوشته های خود پی چیزی گشتن

in seinen Papieren nach etwas suchen

عبارات کاربردی:

عذرش را خواسته اند، مرخصش/ بیرونش کرده اند

er hat seine Papiere bekommen ugs.

۳. نوشته، طرح، مقاله، گزارش

Diskussionspapier usw.

۴. اوراق بهادار

meist Pl. (Wertpapiere)