Miene
diePlural: Mienen
Genitiv: NULL
۱. قیافه، حالت چهره
مثال ها:عبارات کاربردی:
قیافه ی جدی (به خود) گرفتن، قیافه ی کسی جدی شدن
eine ernste Miene aufsetzen
اخم کردن، قیافه ی اخم آلودی به خود گرفتن
eine finstere Miene machen
بدون اینکه قیافه اش تغییر کند/ خم به ابرو بیاورد/ [نیز:] خود را ببازد
ohne eine Miene zu verziehen
قیافه ی حق به جانب به خود گرفتن
eine unschuldige Miene aufsetzen
(حالتی به خود گرفته بود) انگار می خواست به من حمله کند
er machte Miene, sich auf mich zu stürzen
به روی خود نیاوردن، خود را به آن راه زدن
gute Miene zum bösen Spiel machen