wort dictionary
FADE

Langeweile

die
Plural: Langeweile
Genitiv: NULL

۱. بی حوصلگی، یکنواختی، حالت کسل کننده، ملالت

(=> Langweile)

مثال‌ ها:

از روی/ از سر بی حوصلگی، از (شدت/ فرط) بی حوصلگی

aus/ vor Lange(r)weile

بی حوصله ام، حوصله ام سر رفته است (حوصله ام تنگ شده)

ich habe Langeweile

این را فقط از روی بیکاری (وقت گذرانی) انجام می دهم

ich tue das nur aus Langeweile