Krücke
diePlural: Krücken
Genitiv: NULL
۱. چوب زیر بغل، عصا
Stock
مثال ها:
با چوب زیر بغل راه رفتن، چوب زیر بغل زدن
an Krücken gehen
از وقتی که تصادف کرده است باید با چوب زیر بغل راه برود
seit seinem Unfall muss er an Krücken gehen
۲. دسته، [دسته ی خمیده ی عصا یا چتر]
Griff
۳. آدم بی عرضه، بی دست و پا؛ [مج:] دستگاه قراضه/ فکسنی
ugs.