Kiel
derPlural: Kiele
Genitiv: (e)s
۱. [قسمت زیرین و سرتاسری کشتی]، تیر زیرین و حامل کشتی، حمال
Bootskiel usw.
مثال ها:
کشتی ای را شروع به ساختن کردن
ein Schiff auf Kiel legen
۲. پَر، قلمِ پر؛ شاهپر؛ دُمپر؛ قسمت توخالی پر (ساقه ی اصلی پر پرندگان)
Federkiel