Hürde
diePlural: Hürden
Genitiv: NULL
۱. مانع (در مسابقه ی دو یا اسب دوانی)
مثال ها:
از روی مانع پریدن؛ مانعی را از سر راه برداشتن، مشکلی را پشت سر گذاشتن
eine Hürde nehmen
با اسب از روی مانع پریدن
mit dem Pferd über die Hürde springen
۲. آغل
(für Vieh usw.)