wort dictionary
FADE

Harmonie

die
Plural: Harmonien
Genitiv: NULL

۱. هماهنگی؛ [مج نیز:] توازن؛ هارمونی؛ سازگاری، همسازی، یکدلی، یگانگی، توافق

مثال‌ ها:

در کمالِ صلح و صفا با یکدیگر زیستن

in bester Harmonie miteinander leben