Handwerk
dasPlural: Handwerke
Genitiv: s
۱. پیشه، حرفه، صنعت
مثال ها:عبارات کاربردی:
(پیشه ی) نجاری یاد گرفتن
das Handwerk des Schreiners (er)lernen
به کار خود وارد بودن، در کار خود خبره بودن/ سررشته داشتن
sein Handwerk verstehen auch fig.
او در کار خود سررشته دارد
er versteht sein Handwerk
جلوی (عمل بد) کسی را گرفتن، کسی را متوقف کردن
jmdm. das Handwerk legen
در کار کسی دخالت بیجا کردن/ فضولی کردن
jmdm. ins Handwerk pfuschen