wort dictionary
FADE

Gunst

die
Plural: Gunst
Genitiv: NULL

۱. نظرِ مساعد؛ نظرِ لطف؛ حسنِ نظر؛ لطف، مرحمت؛ عنایت، توجه، حسن توجه

Wohlwollen

مثال‌ ها:

حالا سعی دارند نظرِ مساعدِ رأی‌دهندگان را جلب کنند

jetzt werben sie um die Gunst der Wähler

می‌خواستم مرحمتی در حقِ من بفرمایید

ich möchte Sie um eine Gunst bitten

عبارات کاربردی:

تا آهن گرم است کوفتن، تا تنور داغ است نان را چسباندن [عا]

die Gunst des Augenblicks nutzen

۲. نفع

مثال‌ ها:

=> zugunsten

به‌نفعِ شما؛ [بانک:] به‌حسابِ بستانکارِ شما

zu Ihren Gunsten

به نفع تو

zu deinen Gunsten