Güte
diePlural: Güte
Genitiv: NULL
۱. صفای باطن؛ خوشقلبی؛ خیرخواهی
Herzensgüte usw.
عبارات کاربردی:
در کمالِ صلح و صفا؛ بخوبی و خوشی؛ بهزبانِ خوش، با مسالمت
in (aller) Güte
خدای من!، عجب!؛ ای وای!، ای داد و بیداد!
(ach, du) meine Güte!
۲. لطف؛ محبت، مرحمت، الطاف؛ خوبی، نیکی، مهربانی، بزرگواری
Freundlichkeit
مثال ها:
بهلطفِ آقای فلان
durch die Güte des Herrn X
محبتهای/ خوبیهای شما را فراموش نمیکنم
Ihre Güte vergesse ich nie
ممکن است محبت/ لطف بفرمایید و ...؟
haben Sie/ hätten Sie die Güte, zu ...?
۳. مرغوبیت، مرغوبی؛ خوبی، درجه؛ کیفیت
Qualität
مثال ها:
درجۀ یک، ممتاز، ترازِ اول
(von) erster Güte