wort dictionary
FADE

Gebrauch

der
Plural: Gebräuche
Genitiv: (e)s

۱. استفاده؛ مصرف؛ استعمال؛ کاربرد

unz. (Benutzung, Anwendung)

مثال‌ ها:

برای استفادۀ شخصی

für den eigenen Gebrauch; zum persönlichen Gebrauch

مصرفِ/ استعمالِ دارو

Gebrauch von Medikamenten

قبل از مصرف/ استعمال تکان دهید (دارو)

vor Gebrauch schütteln!

چیزی را پس از مصرف/ پس از استعمال دور انداختن

etwas nach Gebrauch wegwerfen

از چیزی (شروع به) استفاده کردن، چیزی را موردِ استفاده قرار دادن

etwas in Gebrauch nehmen

موردِ استفاده نبودن، دیگر استفاده نداشتن

außer Gebrauch sein

مورد (قابل) استفاده بودن

in Gebrauch sein

برای مصرف خارجی (دارو)

zum äußeren Gebrauch

۲. استفاده‌ کردن از؛ چیزی را موردِ استفاده قرار دادن

Gebrauch machen von

مثال‌ ها:

حدِ اکثرِ استفاده را کردن از

ausgiebigen Gebrauch machen von

از حقِ خود استفاده‌کردن

von seinem Recht Gebrauch machen

۳. معمول/ متداول/ رایج/ باب‌ شدن؛ مصطلح‌ شدن

in Gebrauch kommen

۴. از رواج افتادن، منسوخ/ متروک‌ شدن، از رسم افتادن، بدون استفاده شدن

außer Gebrauch kommen

۵. آداب و رسوم، سنت، عادت

Pl. (Sitten, Bräuche)