Dank
der۱. تشکر، سپاسگزاری؛ امتنا؛ منت؛ شکر، سپاس؛ حق شناسی، قدرشناسی، قدردانی، پاس؛ تلافی
(برای/ از بابت چیزی) از کسی تشکر کردن
jmdm. (für etwas) Dank sagen
خود را مدیون/ مرهون کسی دانستن؛ ممنون (مرهون) کسی بودن
jmdm. Dank schulden; jmdm. zu Dank verpflichtet sein
بسیار متشکرم/ ممنونم/ سپاسگزارم، خیلی متشکر/ ممنون؛ دست شما درد نکند
vielen/ schönen/ herzlichen/ besten Dank!
کمک کسی را با امتنان فراوان/ با عرض تشکر پذیرفتن
jmds. Hilfe mit Dank annehmen
با عرض تشکر فراوان از زحمات جناب عالی
mit bestem Dank für Ihre Mühe (Briefschluss)
برای ابزار امتنان/ حق شناسی از زحمات شما
zum/ als Dank für Ihre Bemühungen
به پاس خدمات او
zum Dank für seine Dienste
قدر این کار شما را کسی نخواهد دانست
dafür werden Sie keinen Dank bekommen
خدا را شکر! شکر خدا! الحمدالله!
Gott sei Dank!
خدا را شکر یک بار دیگر به خیر گذشت
es ist Gott sei Dank noch einmal gut gegangen
خیلی متشکرم!
(haben Sie) vielen Dank!
خوشبختانه ...
Gott sei Dank ...