Bohne
diePlural: Bohnen
Genitiv: NULL
۱. لوبیا
Pflanze, Fruckt, Samen
مثال ها:عبارات کاربردی:
لوبیا سبز؛ لوبیا سفید
grüne/ weiße Bohnen
ابدا علاقه ای به آن ندارم!
das interessiert mich nicht die Bohne!
هیچ، اصلاً، یک ذره؛ پشیز، شاهی
nicht die Bohne (wert sein usw.) ugs.
از این کار چیزی سرش نمی شود/ پاک بی خبر است، در این مورد از بیخ عرب است
er versteht nicht die Bohne davon ugs.
۲. باقالا
dicke Bohne, Saubohne
۳. (میوه ی) دانه ی قهوه و کاکائو
Kaffeebohne, Kakaobohne usw.