wort dictionary
FADE

Bitte

die
Plural: Bitten
Genitiv: NULL

۱. خواهش، تقاضا، تمنا، استدعا؛ درخواست

مثال‌ ها:

(از شما؛ از تو) خواهشی دارم/ داشتم، می خواهم/ می خواستم ‌(از شما؛ از تو) خواهشی بکنم

ich habe/ hätte ein Bitte (an Sie; an dich)

خواهش کسی را رد کردن/ پذیرفتن

jmdm. eine Bitte abschlagen/ erfüllen

خواهشی کردن از، خواهشی داشتن از

eine Bitte stellen/ richten an Akk.

بنا به خواهش او، به دنبال درخواست او

auf seine Bitte (hin)

خواهش بزرگ/ کوچک

eine große/ kleine Bitte

التماس، استغاثه، تقاضای ملتمسانه. عاجزانه

eine flehentliche/ inständige Bitte

درخواست/ تقاضای پوزش، عذرخواهی، معذرت خواهی، پوزش طلبی

eine Bitte um Verzeihung

به خواهش او من آمده ام

auf seine Bitte hin bin ich gekommen

تقاضای کمک

eine Bitte um Hilfe