wort dictionary
FADE

Betracht

der
Plural: Betracht
Genitiv: NULL

۱. مطرح بودن، مورد/ قابل بحث بودن؛ مطمح نظر بودن؛ ممکن بودن؛ یکی از امکانات به شمار رفتن

in Betracht kommen

مثال‌ ها:

این کار به هیچ وجه ممکن/ مطرح نیست

das kommt nicht in Betracht

کسانی که ممکن است ( به عنوان نامزد) مطرح باشند؛ اشخاص مورد نظر

die (als Kandidat) in Betracht kommenden Personen

برای کاری مطرح (مورد نظر؛ مناسب) بودن

für etwas in Betracht kommen

۲. (چیزی را) در نظر گرفتن، در نظر داشتن، مورد توجه قرار دادن؛ توجه کردن؛ از نظر دور نداشتن؛ ملاحظه کردن

(etwas) in Betracht ziehen

۳. کنار گذاشتن، ندیده/ نادیده گرفتن، گذشتن از؛ (از چیزی) صرف نظر کردن؛ (چیزی را) مورد توجه قرار ندادن

(etwas) außer Betracht lassen

۴. از نظر دور ماندن، مورد توجه قرار نگرفتن

außer Betracht bleiben

مثال‌ ها:

این در نظر گرفته نمی شود

das bleibt außer Betracht