Beifall
derPlural: Beifall
Genitiv: s
۱. ابراز احساسات، تشویق، کف (زدن)، دست زدن، هورا
Applaus
مثال ها:
با ابراز احساسات شدید/ پرشور مردم روبرو شدن، مورد تشویق بسیار قرار گرفتن
starken Beifall bekommen
ابراز احساسات کردن/ کف زدن/ هورا کشیدن برای؛ کسی را تشویق کردن
Beifall spenden Dat.
کف زدن (به عنوان تشویق)
Beifall klatschen
۲. تایید، استقبال، پسند، ستایش؛ تحسین
Zustimmung
مثال ها:
این پیشنهاد مورد تایید همگان قرار گرفت؛ همه از آن پیشنهاد استقابل کردند
der Vorschlag fand allgemeinen Beifall
مورد تحسین و استقبال قرار گرفتن
Beifall finden
۳. تحسین
[Politik]