Aufnahme
die۱. پذیرش، پذیرفتن، پذیرفته شدن، قبول (کردن/ شدن)؛ ورود؛ عضویت
unz. (in eine Gemeinschaft usw. Zulassung)
پذیرفته/ قبول شدن
Aufnahme finden
درخواست پذیرش کردن
Aufnahme beantragen
پذیرش اعضای جدید
Aufnahme neuer Mitglieder
در دستور جلسه وارد کردن
Aufnahme in die Tagesordnung
پذیرش به سازمان ملل متحد
Aufnahme Vereinten Nationen
برقراری روابط سیاسی
Aufnahme von diplomatischen Beziehungen
برقراری مذاکرات
Aufnahme Verhandlungen
۲. استقبال؛ واکنش، عکس العمل؛ بازتاب؛ برخورد
Empfang, Reaktion)
با استقبال پرشور کسی روبرو شدن، مورد استقبال پرشور کسی قرار گرفتن
eine begeisterte Aufnahme finden bei
آن خبر چه واکنشی/ چا بازتابی داشت؟
wie war die Aufnahme der Nachricht?
استقبال مردن از رمان، بازتاب انتشار رمان در میان مردم
die Aufnahme des Romans durch das Publikum
از طرف کسی دوستانه مورد استقبال قرار گرفتن
bei jdm. freundliche Aufnahme finden
۳. گنجاندن در، وارد کردن در
in eine Sammlung usw.
۴. خوردن؛ جذب
Nahrungsaufnahme usw.
۵. آغاز، شروع؛ برقراری؛ افتتاح
Beginn, Eröffnung
آغاز مذاکرات
die Aufnahme von Verhandlungen
آغاز/ برقراری مناسبات دوستانه با
die Aufnahme von freundschaftlichen Beziehungen zu
پس از برقراری/ افتتاح ارتباطات تلفنی
nach Aufnahme des Fernsprechverkehrs
۶. عکسبرداری؛ عکس؛ تصویر
Fotografieren; Bild
عکس گرفتن از، عکس برداشتن از، عکس چیزی را گرفتن، عکسبرداری کردن از
Aufnahmen machen von (eine Aufnahme machen)
۷. فیلمبرداری؛ فیلم؛ نما
das Filmen; Film; Großaufnahme, Nahaufnahme usw.
۸. ضبط (کردن)؛ [نیز:] متن [آنچه روی صفحه، نوار، سی دی و مانند آن ضبط شده است]؛ صدا (ی ضبط شده)
auf Platte, Tonband usw.
ضبط کنسرتی روی صفحه
die Aufnahme eines Konzerts auf eine Schallplatte
چیزی را [روی صفحه و غیره] ضبط کردن
eine Aufnahme machen von
۹. یادداشت برداری؛ تندنویسی؛ تهیه (ی گزارش)؛ ثبت؛ صورت برداری؛ نقشه برداری
schriftlich festhalten
۱۰. اخذ، گرفتن؛ فراهم/ تهیه کردن
von Kredit, Kapital usw.)
۱۱. (دفتر) پذیرش
Empfangsraum
۱۲. درک
۱۳. دریافت (وام)