wort dictionary
FADE

zurückführen

transitiv

۱. برگرداندن، باز گرداندن

۲. ناشی از چیزی دانستن، معلولِ / نتیجۀ چیزی دانستن؛ [نیز:] کسی را به یادِ چیزی انداختن

zurückführen auf Akk.

مثال‌ ها:

وقوعِ این حادثه را باید ناشی از بی مبالاتی دانست

der Unfall ist auf Leichtsinn zurückzuführen

و این امر مرا به یادِ مسأله ای می اندازد

das führt mich auf ein Problem zurück

۳. دوباره منتهی شدن / رسیدن / ختم شدن به

itr.; zurückführen nach (Weg)