wünschen
transitiv۱. دلِ کسی چیزی خواستن
sich etwas wünschen
من برای عیدِ کریسمس دلم یک عروسک می خواهد
ich wünsche mir zu Weihnachten eine Puppe
هر چه دلت بخواهد
alles, was man sich wünschen kann
۲. امیدوار بودن؛ برای کسی آرزوی چیزی کردن
jmdm. etwas wünschen
(امیدوارم) موفق باشی
ich wünsche dir Erfolg
خدا این را نصیبِ هیچ کس نکند
das wünsche ich meinem schlimmsten Feind nicht
۳. میل داشتن؛ مایل بودن، خواستن؛ آرزوی چیزی را داشتن؛ امیدوار بودن
den Wunsch haben
چه فرمایشی دارید؟ چه میل دارید؟
was wünschen Sie?
چه اندازه اش را می خواستید؟
welche Größe wünschen Sie?
فرمایشِ دیگری هم داشتید؟ چیزِ دیگری هم می خواستید؟
wünschen Sie noch etwas?
(میل) میلِ شماست، هر طور که / هر چه میلِ شماست
(ganz) wie Sie wünschen
مایل است که کسی مزاحمش نشود
er wünscht, nicht gestört zu werden
مایل نیستم کسی از این موضوع با خبر شود
ich wünsche, dass niemand etwas davon erfährt
امید است / امید می رود که راهِ حلی به دست آید
es ist zu wünschen, dass eine Lösung gefunden wird
کاش می توانستم پیشِ شما باشم
ich wünschte, ich könnte bei euch sein
آلمانیش تعریفی ندارد
sein Deutsch lässt noch einiges zu wünschen übrig
رفتارِ او هنوز چندان که باید مطلوب / دلخواه نیست
sein Betragen lässt noch viel zu wünschen übrig