wedeln
intransitiv۱. چیزی را تکان (تکان) دادن
mit etwas wedeln
مثال ها:
سگ دم تکان می داد
der Hund wedelte (mit dem Schwanz)
۲. [با هر دو اسکی حرکتهای کوتاهِ مارپیچ کردن]
Skisport
۱. چیزی را تکان (تکان) دادن
mit etwas wedeln
سگ دم تکان می داد
der Hund wedelte (mit dem Schwanz)
۲. [با هر دو اسکی حرکتهای کوتاهِ مارپیچ کردن]
Skisport