wort dictionary
FADE

vorbeugen

transitiv

۱. به طرفِ جلو خم شدن

sich vorbeugen

۲. چیزی را پیشگیری کردن، جلوِ چیزی را گرفتن، جلوگیری کردن از، مانعِ چیزی شدن

itr.; Dat.