wort dictionary
FADE

teuer

Adjektiv

۱. گران؛ گرانقیمت؛ [نیز:] پر خرج

teurer, teuerste

مثال‌ ها:

(قیمتِ) این پارچه چند است؟

wie teuer ist der Stoff?

چیزی را گران خریدن

etwas teuer kaufen

این آپارتمان (برای من) خیلی گران است / قیمتش خیلی بالا است

diese Wohnung ist (mir) zu teuer

این عینک به گرانیِ آن یکی نیست

die Brille ist nicht so teuer wie die andere

دورانِ گرانی (ـِ قیمتها)

teure Zeiten

اتومبیلهای گران (قیمت)

teure Autos

رستورانِ گرانقیمت

ein teures Restaurant

سفرِ پر خرجی بود، این سفر برایمان خیلی خرج برداشت / کلی خرج روی دستمان گذاشت [عا]

die Reise war ein teures Vergnügen

این کار برایش خیلی خرج برداشت / [مج:] گران تمام شد

das kam ihn teuer zu stehen

عبارات کاربردی:

این کار برایم بسیار گران تمام شد؛ تقاصِ / کفارۀ این کار را پس دادم

das/ dafür habe ich teuer bezahlen müssen

پولِ خوبی برای / پای چیزی دادن، چیزی را خوب خریدن

etwas für teures Geld kaufen ugs.

۲. گرانقیمت، قیمتی، گرانبها

wertvoll, Schmuck usw.

۳. عزیز؛ محبوب؛ گرامی

lieb

Grammatik

POSITIVteuer
KOMPARATIVteurer
SUPERLATIVam teuersten